احساس باران......

 

تنها برخي از آدم ها بــــــاران را احساس مي كنند . . .


بقـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــيه فقط خيس مي شوند . . .

ﻣــﻦ ﯾـﮏ ﺩﺧــﺘـﺮﻡ ; ﺧـــﺎﻟـﻘـﻢ ﺑـﻪ ﻧـﺎﻣـﻢ ﺳــﻮﺭﻩ ﻧـﺎﺯﻝ ﮐـﺮﺩ ... !

ﻣــﻦ ﯾـﮏ ﺩﺧــﺘﺮﻡ ﺩﺭ ﺗـﻘـﻮﯾـﻢ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﻪ ﻧـﺎﻣـﻢ ﺛـﺒـﺖ ﮐـﺮﺩﻧـﺪ ... !

 ﺑـﺎ ﺗـﻤــﺎﻡ ﻣـﺮﺩﺍﻧﮕﯿﻬـﺎﯾـﺖ ﻫـﯿﭻ ﮔﺎﻩ ﻧﻤﯿﺘـﻮﺍﻧﯽ ﺑﻔـﻬﻤﯽ ﻋﺸـﻖ ﺑﻪﻻﮎ ﻗـﺮﻣـﺰ ﺭﺍ ... !

ﮔـﺮﯾـﻪ ﮐـﺮﺩﻥ ﺑـﺪﻭﻥ ﺧـﺠــﺎﻟــﺖ ... ﺩﺭﮎ ﮐــﺮﺩﻧـﺶ ﺩﺭ ﺗـﻮﺍﻧـﺖ ﻧﯿـﺴﺖ !

 ﻣـﻨـﻢ ﻟـﯿـﻼﯼ ﻋـﺸﻖ ﻭ ﺯﻟـﯿﺨـﺎﯼ ﺍﻧـﺘـﻈﺎﺭ ... !

 ﻣــﻦ ﺩﺧـﺘـﺮﻡ ﭼـﮏ ﻧـﻮﯾـﺲ ﻫـﯿـﭻ ﺍﺣـﺴﺎﺳﯽ ﻧﻤـﯿﺸـﻮﻡ ... !

ﻣـﻦ ﺩﺧـﺘـﺮﻡ ﺩﺧـﺘـﺮﺍﻧﻪ ﻣﯿـﺨﻨـﺪﻡ ....


ﭘﺲ ﻣــﺮﺍ ﮐﻪ ﺧـﻨـﺪﺍﻥ ﻣﯿـﺒﯿﻨﯽ ﺑﺮﭼــﺴﺐ ﻫــﺮﺯﮔـﯽ ﺑـﺮ ﭘﯿــﺸﺎﻧـﯿﻢ ﻧــﺰﻥ ... !


ﺩﺧـﺘـﺮﻡ ﻭ ﺩﺧـﺘـﺮﺍﻧﻪ ﻧـﺎﺯ ﻣﯿـﮑـﻨـﻢ ... ﺩﺧـﺘـﺮﺍﻧﻪ ﺣﺴــﺎﺩﺕ ﻣـﯿﮑـﻨﻢ ...

آﺭﯼ ﻣــﻦ ﻫـﻤــﺎﻥ ﺩﺧـﺘﺮﻡ ﮐﻪ ﻋـﺸﻮﻩ ﻫـﺎﯾـﻢ ﺑﺮ ﺑﺎﺩ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﻏـﺮﻭﺭ ﻣــﺮﺩﺍﻧﻪ ﺍﺕ ﺭﺍ ... !

جنس ارزون....

دختر خانمی که میگی با چند تا پسر دوستی و به این کارت افتخار میکنی

دختر خانمی که چپ چپ نگاه کردن یه پسر و میری واسه دوستات تعریف میکنی و دلت خوشه که دوستات به تو حسودیشون شده

دختر خانمی که میگی از این سر خیابون تا اون سر خیابون، برات صف کشیدن و کیف میکنی

آقا پسری که افتخارت اینه که جلو پای هر دختری می ایستی، بهت پا میده

آقا پسری که دلت خوشه هر روز با یه رنگ دختر میری بیرون

"بله با شمام"


""جنس ارزون، زیاد مشتری داره.""

عاقبت......

                  کسانیکه قدر دستان نوازشگر را ندانند،

                 عاقبت پاهای لگد کوب را می بوسند . . .

 

               

تنهایم......

همه افراد در این دنیا جایی دارند،

سعی نکن جای دیگری را بگیری

بلکه سعی کن جای خودت را پیدا کنی...




بـــی هیــــچ خَبـــَـــری

بــآ کولـــــه بــــآر تَنهـــآییـَم

دَر جـــآده هــآی بـی انتهــــآی ایـن دنیــآی عَجیـــــب

رآه خــــوآهم افتـــــآد

مَـــن کـــه غَریبـــــم

چـــه فَــــرقی دآرد کجـــــآی ایـــن دنیــــــآ بـآشــــم

همــه جــــآی جهــــآن تنهـــــآیی بــــآ مَـــن است…

ترجیح می دهم حقیقتی مرا آزار دهد ، تا اینکه دروغی آرامم کند. . .

ولی

حقیقت همان دروغی ست ، که بارها و بارها تکرار شده است…

آدما..........

اینگونه نیست که همه آدمها از زحماتی که برایشان می کشید،قدردانی کنند.باید بفهمید چه کسی برای محبت شما ارزش قائل است و چه کسی فقط منفعت می برد.در این روزگاری که همه در عین بی محبتی ، محبت گدایی می کنند همه به خاطر منفعت خودشان است نه چیز دیگه.



هــــــر چقدر که آدمهــــــــا را  می شناسی ، 

تنــــــــهایی ات دل چسب تـــــــــــــر می شود.


 

سکوت.......

 

سکوت خطرناکتر از حرف های نیش دار است......

بدون شک کسی که سکوت می کندروزی حرفهایش

را سرنوشت به شما خواهد زد.....

درختان به من آموختند:


که پایبندی هرکس


به اندازه ی ریشه های اوست....


به هر درختی نمی توان تکیه کرد!!

باران......


به باران دل مبند که هر چهار فصل دیوانه ات خواهد کرد

اگر ببارد از شوق و اگر نبارد از دلتنگی


زندگی.....

 

آنقدر قوی باش تا هر روز با زندگی روبه رو شوی…


زندگی یک مسابقه نیست،


بلکه سفری است که هر قدم از مسیر آن را


باید لمس کرد،چشید،و لذت برد

 

حریم من.....

 

عکــــس‌هـــــای قشنـــــگ، دلیــــــل بـــــر زیبایــــــی تــــو نیســـــت

ساخـــــت دســـــت عکـــــاس اســــت

درونــت را زیبـــا کـــــن کـــــه مدیـــــون هیـــــچ عکاســــــی نباشـــــی

مرحوم خسرو شکیبایی”

 

 

 

حریم من "حریم سلطان" نیست که حرمسرا باشد! حریم من حرمت دارد!!

باید لایق باشی تا دعوت شوی!

کوچه های قدیمی......

 
 
کوچه های قدیمی را

باریک می ساختند تا آدمها

به هم نزدیکتر شوند

** حتی در یک گذر **

اکنون چقدر آواره ایم

در این همه اتوبان پهن ....
 
 
 
من از این مطلب خاطره دارم

اعتماد.....

آنکه اعتماد می‌کند... 

 مهم نیست که به چه چیزی اعتماد می‌کند،

 همین اعتماد حاکی از معصومیت اوست.


 حتی اگر بدلیل اعتماد، فریب بخورد، مهم نیست،


 چون ارزش اعتماد بسیار فراتر از چنین فریبی است.


 می‌توانی همه چیز را از او بگیری، ولی اعتماد را هرگز

 

 

میگویند دنیا بی وفاست اما

 

قدرش را بدانید من دنیای بی وفا تری داشتم

دلم......

ﺩﻟﻢ ﻫﻮﺱ ﯾﮏ ﺩﻭﺳﺖ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﮐﺮﺩﻩ

ﯾﮎ ﺭﻓﯿﻖِ ﺷﺶ ﺩﺍﻧﮓ

ﯾﮎ ﺁﺭﺍﻡِ ﺩﻝ ،

ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺭﻓﺎﻗﺖ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻩ

 
ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﻣﺤﮏ ﺯﺩﻥ ﻭ ﺯﯾﺮ ﻭ ﺭﻭ ﮐﺮﺩﻧﯽ ﺩﺭ ﮐﺎﺭ

ﻧﺒﺎﺷﺩ

ﺭﻓﯿﻘﯽ ﮐﻪ

ﻣﻦ ﻧﮕﻭﯾﻢ ﻭ ﺍﻭ ﺑﺸﻨﻮﺩ ...

ﺑﺨﻨﺪﻡ ﻭ ﺣﺠــﻢ ﺑﻐﻀﻢ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﻡﺑﺒﯿﻨد...

ﺭﻓﯿﻘﯽ ﮐﻪ ﺑﮕﻭﯾﻢ ﺑﺮﻭ ، ﺍﻣﺎﺑﻤﺍﻧﺪ...
 
 

 

دلتنگی......

 
آقـای ِ خـوب ِ مـن 
مـن ، بـد !

ولـی ..

امـــــروز دلــتـنـگی
 
از هـمـیـن چـشـمـان ِ گـنـاه دیـده ام لـبـریـز شـد ... 
مـگر نـه اینـکه آهــــوی ِ رمیــده ی چشــمان ِ مــرا تو ضــامنی ؟ 
رهــــایمـ نکن 
بیش از همیشه دلتنـــگمــ 
 
 
•٠•●!  !●•٠• 
 


تحمل تنهایی......

 

تحمل تنهایی از گدایی دوست داشـتن، آسان‌تر است.

سهل است که انسان بمیرد،

تا آنکه بخواهد به تکدی حیات، برخیزد…!

 [نادر ابراهیمی]

 

اشک ها....

بعضی اشک ها هستند،

بی دلیل،

بی بهانه،

یک دفعه ای،

نصف شبی ...

عجیب، آدم را آرام می کنند ...

می گویند این اشک های بی بهانه

سندشان به نام

خـــــداست

در انتهای نگاهت....

در انتهای نگاهت

کلبه ای برای خود خواهم ساخت

تا مبادا در لحظات تنهاییت با خود گویی.....

 از دل برود هرآنکه از دیده برفت.....

راستی نظر شما چیه؟؟؟؟؟

از دل برود هر آنکه از دیده برفت.....

یا

از دل نرود هرآنکه از دیده برفت......

عادت به دوریت......

تنهايي...

ميخواهم هنگامي ك نيستي...

به قلبم بياموزم كه چگونه آرام باشم...

و چگونه شكوه نكنم...

وچطور از جدايي سخن نگويم...

پس از اين سكوت خواهم كرد...

هنگامي كه نيستي هيچ نخواهم گفت...

حتي به چشمهايم خواهم آموخت اشك نريزد...

تو هم سكوت كن...

اگر ميخواهي ذره ذره ريشه عشق را در قلبم نخشكاني......

حرف نزن...

من به دوريت عادت ميكنم....

خطای دنیا....

دلـــــــــهای پاک خطا نمیکنند فقط ســــــــــــادگی میکنند....

وامروز ســــــــــــادگی پـــــــــــــــــــــاکترین خطای دنــــــــــــیاست!!!

 

تنهای تنها....

خداوندا تو تنهای منم تنهای تنها ، تو یکتایی و بی همتا

 ولی من نه یکتایم نه بی همتا ،

فقط تنهای تنهایم و محتاج نگاه تو

---------------------------------------------------

تنهایی را دوست دارم

بی دعوت می آید

بی منت می ماند

بی خبر نمی رود 

            

آموخته ام.....

آموخته ام که خداعشق است

وعشق تنهاخداست

آموخته ام که وقتی ناامیدمی شوم

خداباتمام عظمتش

 عاشقانه انتظارمی کشد دوباره به رحمت او امیدوارشوم

آموخته ام اگرتاکنون به آنچه خواستم نرسیدم

خدابرایم بهترش رادرنظرگرفته

آموخته ام که زندگی دشواراست

ولی من ازاوسخت ترم.......

زمونه.....

حواست باشه....

داریم جایی "زنـدگـــی" میکنیم کـه:

هَرزگی "مـُـــــد" اســت (!)

بی آبرویــی "کلاس" اســـت (!)

مَســـــتی دود "تَفـــریــح" اســـت (!)

رابطه با نامحرم "روشــن فکــری" اســت (!)

گــُـرگ بــودن رَمـــز "مُوفقیت" اســـت (!)

بی فرهنگی "فرهنگ" است(!)

پشت به ارزش ها واعتقادات کردن نشانه "رشد ونبوغ" است(!)

منبع:venusemahdi.blogfa.com

آدمها....

ﻫﻤﻪ ﺍﺩﻣﻬﺎ ...
ﺑﻮﺩﻧﺸﺎﻥ ﺩﻟﺖ ﺭﺍ ﮔﺮﻡ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ ...
 ﻭﺑﺎ ﺭﻓﺘﻨﺸﺎﻥ ﺩﻟﺖ ﻧﻤﯿﮕﯿﺮﺩ ...
 ﺍﻣﺎ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﺎ ﻓﺮﻕ ﺩﺍﺭﻧﺪ ...
ﻭﻗﺘﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪﻫﻤﻪ ﯼ ﺟﺎﻫﺎﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺭﺍ ﭘﺮ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ..
 ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺑﺎﺷﻨﺪ ...
 ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﺮﺩﻧﺸﺎﻥ ﺳﯿﺮ ﻧﻤﯿﺸﻮﯼ ...
ﺗﻌﺪﺍﺩﺷﺎﻥ ﺯﯾﺎﺩ ﻧﯿﺴﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺩﻡ ﻫﺎﺭﺍ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ ... ﺍﯾﻦ ﺍﺩﻡ ﻫﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﺍﻧﺪ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻧﺪ ....
ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﺧﺮ ﺩﻧﯿﺎ ..........
 
 

ای که از دل آمدی با من بمان..............

بدترین حالت، بودن تو یه وضعیت بلاتکلیفه...اینکه ندونی تو رابطه ات با خدای خودت کجا قرار داری...افکار این روزهام یه ترس عمیق می ریزه به قلبم...

این روزا فکر می کنم که چقدر باید توی "قبر"  َم مستقل عمل کنم...واقعا ببین...هیچ برداشتی ازش ندارم...قبرَم=قبری که برای من است...یه جوریه...نا مأنوسه...دوستم بهم میگه به مرگ فکر می کنی؟ گفتم آره ولی کم...میگه چقدر یعنی؟ گفتم بیشتر شبا وقت خواب، یادم میاد گریه هم می کنم...میگه بهش فکر می کنی و گریه می کنی بعد می گی کم؟ گفت: من خیلی حالم بد میشه بهش فکر می کنم...رفتم تو پوسته ی بی خیالیم و گفتم حالا فعلا اونو بی خیال ...ولی واقعا فکر کردن بهش و گریه کردن چقدر تاثیرداره؟ وقتی من هیچ حرکتی نمی کنم و اعتقاد دارم به مرگ اما ایمان نه!!!

مطمئنم اگر بشناسمش و باهاش اخت بشم این دنیا اینقدر عذابم نمی ده...بدونم وقتی رفتم تو قبرَم ، یعنی جسم َم رفت توش، قراره چه اتفاقایی بیفته برای روحم...آرومترم...بهترم...

خدایا، من  انقدری که از این می ترسم تو منو کنار گذاشته باشی، از مرگ نمی ترسم...خدایا...به آغوش امنت احتیاج دارم...تلخ منم، همچون چای سرد، که نگاهش کرده باشی ساعات طولانی و ننوشیده باشی...تلخ منم، چای یخ، که هیچکس ندارد هوسش را...

خدایا.....

حالم گرفته از این شهر...

که ادم هایش همچون هوایش نا پایدارند!!!

گاه انقدر پاک که باورت نمی شود!

گاه چنان بی معرفت که نفست می گیرد!!!

خدایا...

در انجماد نگاه های سرد این مردم!!!

دلم برای " جهنمت " تنگ شده است...

دوست.....

همه از دوست فقط چشم و دهن می خواهند 

 روزگاریست همه عرض بدن می خواهند

عشق ها را همه با دور کمر می سنجند

آنچه دیدند به مقیاس نظر می سنجند

خوب طبیعیست که یکروزه به پایان برسد

عشق هایی که سر پیچ خیابان برسد

غرور......

غرور هدیه شیطان است

و
دوست داشتن هدیه خداوند!

جالب این است:

که هدیه شیطان را به رخ هم می کشیم 
و
هدیه خداوند را از هم پنهان می کنیم!

 ﻧﻪ ﺣﻮﺻﻠـــﻪ ﯼ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺩﺍﺷﺘــﻦ ﺩﺍﺭﻡ
 

           ﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫـــــﻢ ﮐﺴـﯽ ﺩﻭﺳﺘـــــــــﻢ ﺩﺍﺷﺘـﻪ باشد


  

  ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫــﺎ ﺳـــــَﺮﺩﻡ
 

ﻣﺜـﻞ ﺩﯼ ,
 

ﻣﺜـﻞ ﺯﻣﺴﺘــــ ـــــﺎﻥ …
 

ﺍﺣﺴــــــﺎﺳـﻢ ﯾـﺦ ﺯﺩﻩ
 

ﺁﺭﺯﻭﻫـــــــــﺎﯾـﻢ ﻗﻨﺪﯾــــﻞ ﺑﺴﺘــﻪ
 

ﺍﻣﯿــــــﺪﻡ ﺯﯾــﺮ ﺑﻬﻤــﻦ ِ ﺳــﺮﺩ ِ ﺍﺣﺴــﺎﺳﺎﺗﻢ
 

ﺩﻓــــــــﻦ ﺷـﺪﻩ …
 

ﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﻣـــــﺪﻧﯽ ﺩﻝ ﺧﻮﺷــﻢ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺭﻓﺘـــــﻨﯽ
 

ﻤﮕﯿـﻦ
 

ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﭘــُﺮ ﺍﺯ ﺳﮑـــــــــﻮﺗـ . . .

دردهایم......

امشب....

من ....

ساکتم هیچی نیستم

حتی آنقدر خوب نیستم که واقعا عاشقم باشی

اما کاش میفهمیدی

من در برابر هرزه های بی احساس این شهرشلوغ...

فقط یک دختری با احساسات پاک بودم،دختری که صادقانه دوستت داشت وعاشقت بود ....!